کوچ دسته جمعی پرستاران از ییلاق بیتوجهی

سالهاست که نظام پرستاری در ایران با تضاد و تناقض آمیخته است. از یک طرف، مسئولان وزارت بهداشت از کمبود ۱۲۰ هزار پرستار در مراکز درمانی سخن میگویند و از سوی دیگر، سازمان نظام پرستاری مدعی است که ۱۴ هزار پرستار ایرانی بیکار هستند. چند روز پیش هم که همین سازمان از افزایش ۳۰۰درصدی مهاجرت […]
سالهاست که نظام پرستاری در ایران با تضاد و تناقض آمیخته است. از یک طرف، مسئولان وزارت بهداشت از کمبود ۱۲۰ هزار پرستار در مراکز درمانی سخن میگویند و از سوی دیگر، سازمان نظام پرستاری مدعی است که ۱۴ هزار پرستار ایرانی بیکار هستند. چند روز پیش هم که همین سازمان از افزایش ۳۰۰درصدی مهاجرت پرستاران ایرانی در ماه فروردین خبر داد. مقصد اغلب این پرستاران مهاجر هم کشور کاناداست؛ کشوری که به زعم پرستاران ایرانی، برای شغل سخت پرستاری، شان و اعتباری ویژه قائلند و زحمات شبانه روزی پرستار را میبینند.
این که در کشورمان، هم کمبود پرستار داشته باشیم و هم بیکاری و مهاجرت پرستاران، معادله مجهولی است که با همدیگر جور درنمیآید. همین تناقض ساختاری بخوبی نشان میدهد که شغل پرستاری در ایران، جذابیت گذشته را از دست داده است، طوری که حالا دیگر خیل عظیمی از فارغ التحصیلان این رشته خانه نشینی را به پرستاری در مراکز درمانی ترجیح میدهند.
اگر پای درد دل پرستاران ایرانی بنشینید، متوجه میشوید آنها از دستمزدهای پایین، تبعیض در پرداختیها و شیفتهای طولانی و طاقتفرسا در بیمارستانها خستهاند. خیلیهایشان جدا از نقش پرستاری، همزمان نقش بهیار، کمک بهیار و همراه بیمار را هم ایفا میکنند، اما سر ماه که میشود، دستمزدهایشان اصلا متناسب با سختی شغل آنها پرداخت نمیشود.
اختلاف فاحش دستمزد و کارانه بین پزشک و پرستار، پرستاران ایرانی را بیشتر از پیش دلسرد کرده است. وقتی پرستار ایرانی میتواند با پذیرش یک شغل دفتری در بیمارستان و بدون تحمل استرس بالای مشاغل بالینی، همان حقوق و مزایا را دریافت کند، خیلی هم دور از ذهن نیست که ۱۴ هزار پرستار ایرانی، عطای این شغل را به لقایش ببخشند و به کشورهای توسعه یافتهای مهاجرت کنند که هم دستمزد بالایی برای آنها در نظر گرفته میشود و هم زحماتشان دیده شده و بر آنها ارج گذاشته میشود.
امین جلالوند، جام جم/جامعه